یکی از مقوله های اساسی و بنیادین در علوم سیاسی مفهوم قدرت است.از لحاظ تاریخی هرچند قدرت همزاد بشر است ؛ ولی از زمان افلاطون به بعد، مفهوم قدرت همیشه در کانون توجه اندیشمندان سیاسی قرار داشته است. در عصر حاضر نیز مفهوم قدرت به یکی از مفاهیم اساسی در عرصه ی روابط بین الملل به شمار میرود و به همثابه موضوع اصلی، نقش محوری یافته است. تصمیم گیرندگان و سیاستمداران در حوزه سیاست خارجی در راستای اهداف خود به دنبال اثبات توانایی خود هستند که در واقع این همان سازوکار تثبیت مفهوم قدرت در سیاست بین الملل است. اما قدرت از منظر اسلام منشأ الهی دارد و بر مؤلفه هایی چون توحید، عدالت واخلاق استوار است. به همین دلیل ، از جایگاه بسیار مهمی در سیاست خارجی دولت اسلامی برخوردار است. قدرت در اسلام هدف نیست و به تنهایی اصالت ندارد، بلکه قدرت در اسلام و در راستای خدمت به جامعه بشری مورد استفاده » اخلاق « و گسترش » عدالت « ابزار برقراری قرار میگیرد. این همان فرضی های است که در تحقیق حاضر بررسی و دنبال شده و داده های تحقیق در جهت اثبات آن به کار گرفته شده است .